Swa.34- تحلیل و بررسی سریال فرینج (Fringe) فصل دوم

[FFKIA]

فایل پیوست 906

فایل پیوست 907

تحليل و بررسي سريال فرينــــــــــــــج

تهيه كنندگان :

جي جي آبرامز

آلكس كورتزمن

روبرتو اورسي

كارگردان:

در هر اپيزود متغيير

نويسندگان:

جي جي آبرامز

آلكس كورتزمن

روبرتو اورسي

جف پينكنر

جي اچ وايمن

ژانر : درام، وحشت، راز آلود

تاريخ نمايش فصل اول : 9 سپتامبر 2008

تعداد فصول نمايش داده شده : 2 فصل

تاريخ نمايش فصل سوم : 23 سپتامبر 2010

موزيك متن :

مايكل گياچينو، كريس تايلتون

فيلم برداري :

تام ياتسكو (20 اپيزود)

ديويد موكسنس (10 اپيزود)

فرد مورفي (5 اپيزود)

مايكل اسلوايس (4 اپيزود)

تدوين :

جان دادكوفسكي (12 اپيزود)

لويان اچ وو (9 اپيزود)

اسكات وايكري (7 اپيزود)

بازيگران :

آنا تورف : اوليويا دانم

جاشوا جكسون : پيتر بيشاپ

جان نوبل : والتر بيشاپ

لانس رديك : فيليپ برويلز

بلاير برون : نينا شارپ

كريك اكيويدو : چارلي فرانسيس

جاسيكا نيكول : آستريد فارنسورث

مارك والي : جان اسكات

IMDB Rate : 8.5

درباره داستان : اولیویا دانم مامور ارشد اف بی آی توسط ویلیام بل دانشمند و مدیر شرکت مسیو داینامیک به جهان موازی برده میشود. با بازگشت او دور جدیدی از تحقیقات پیرامون پرونده های فرینج آغاز میگردد...

تحليل كننده : فرخ

[تبلیغات سینماسنتر]

دوربین مداربسته , نظارت تصویری , حفاظت پیرامونی , اعلام و اطفاء حریق , شبکه و زیرساخت ,  دیتاسنتر , یو پی اس , برق بدون وقفه , هوشمند سازی ساختمان , دوربین مدار بسته

[MiSS SAYTA]

خب نوبت من شد که در تحلیل فصل دوم یه مقدار از نظراتم رو بیان کنم
چقدر خوبه که وقتی تحلیل های فرخ رو می خونیم دید عمیق تر و شفاف تری نسبت به فرینج پیدا می کنیم
به شخصه فصل دوم فرینج رو از فصل اول بسیار زیادتر دوست داشتم ، فصل دوم سریال به نظرم انسجام و یکپارچگی بیشتری داشت و نویسندگان سعی کرده بودند به داستان یه شکل خاص بدن و یا شاید هم به ذهنشون رسیده بود که اکنون وقتشه از فرعیات بیرون بیان
مسئله دنیای موازی و انسان های مشابه بین این دو دنیا جالب و البته پیچیده بود
اینکه دنیای فرای دنیای مادی ما وجود داره که انسان هایی مشابه ما اما با شرایط متفاوت زند گی می کنند و نظم و قوانین خاص رو دارند .... اما متاسفم که فرینج یه مقدار در نمایش این دو دنیا و قوانینشون ضعف داشت به نظرم ، اونم قوانین پیش پا افتاده ای که خودش بهمون نشون داد
یکی از همین قوانین که برام جای سوال داره و شاید هم من اشتباه می کنم ، در مورد والتر و پیتره !
قانون دنیاهای موازی و توازن اونها این بود که در مورد اجسام اگر تبادلی صورت می گرفت ، مثل اون ساختمون ، حتما جانشینی واسش در نظر گرفته می شد و مبادله می شد
این توازن در مورد انسان های این دو دنیا وجود نداره ؟
یعنی والتر به راحتی تمام وارد اون دنیا شد و پیتر رو آورد و .... ؟!!!!!
ضمن اینکه برام خیلی جالب بود که پیتر در هر دو دنیا شرایط یکسانی داشت و بیمار بود !
سوال دیگه اینکه پیتر کاملا حافظه اش رو از دست داده بود ؟؟؟؟ یعنی اون حافظه مربوط به بیماری و رسیدن والتر و اومدنش به این دنیا رو هم به یاد نداشت ؟

با این تفاصیل میشد نتیجه گرفت که والتر و پیتر در خیلی از اتفاقات با هم خاطره مشترک ندارند. پیتر این مسئله را به حساب مشکلات ذهنی والتر میگذاشت

پیتر این مسئله رو به حساب مشکل والتر می ذاشت ، اما آیا خودش هم نباید از حافظه اش کمک می گرفت ؟

اما نفوذهای پی در پی افرادی مانند ویلیام بل به دنیای موازی اسبابی شده برای نزدیک شدن بیش از حد دو دنیا

خیلی برام جالب بود که ویلیام بل و والتر دو دانشمندی بودند که با نهایت رضایت هر کاری دلشون می خواست انجام می دادند و دنیاهای موازی بعد از کودکان شده بود موش آزمایشگاهی این دو نفر ! من فکر می کنم تاوان این فعالیت های خودسرانه این دو نفر می تونه تاوان سنگینی باشه !

روش تغییر شکل دهنده ها بیشتر شباهت به روش جونز دارد تا روش والتر, اما به نظر میرسد که روش والتر بیشاپ از همه روشهای دیگر کم حاشیه تر و بی دردسر تر به نظر میرسد

اما والتر روش خودش رو به نظرم تغییر داد . روش والتر اون زمانی که برای آوردن پیتر استفاده کرد با روشی که تیم نجات رو باز هم برای آوردن پیتر راهی دنیای موازی کرد کاملا فرق داشت . ضمن اینکه حضور ناگهانی اون تیم و همسانان الیویا برام جالب بود ، اینکه یهو پیداشون شد !

ممنونم فرخ ... تحلیل خیلی خوب و کاملی بود
بر می گردممم

[تبلیغات سینماسنتر]

دوربین مداربسته , نظارت تصویری , حفاظت پیرامونی , اعلام و اطفاء حریق , شبکه و زیرساخت ,  دیتاسنتر , یو پی اس , برق بدون وقفه , هوشمند سازی ساختمان , دوربین مدار بسته

[FFKIA]

یکی از همین قوانین که برام جای سوال داره و شاید هم من اشتباه می کنم ، در مورد والتر و پیتره !
قانون دنیاهای موازی و توازن اونها این بود که در مورد اجسام اگر تبادلی صورت می گرفت ، مثل اون ساختمون ، حتما جانشینی واسش در نظر گرفته می شد و مبادله می شد
این توازن در مورد انسان های این دو دنیا وجود نداره ؟

نازنین جان تا به حال دنیای موازی ای شناخته نشده و مشخص نیست که واقعا در این باره چه اتفاقی می افته. اما مسئله اینه که تمام این ایده ها میتونه درست باشه و یا درست نباشه.
که به نظر من بیشتر قوانین به نوعی من دراوردی هستند, یعنی شما یک داستانی رو میبینی با قوانینی که نویسنده ها براش ایجاد کرده اند و این قوانین سندیت ندارند.
بنابر این میتونه در مورد اجسام صدق کنه و درباره افراد نه .

پیتر این مسئله رو به حساب مشکل والتر می ذاشت ، اما آیا خودش هم نباید از حافظه اش کمک می گرفت ؟

تو فصل سوم این مسئله به طور نصفه و نیمه پاسخ داده شده که البته به نظر من اونم زیاد منطقی نیست. بهتره ببینی اون فصل رو .

خیلی برام جالب بود که ویلیام بل و والتر دو دانشمندی بودند که با نهایت رضایت هر کاری دلشون می خواست انجام می دادند و دنیاهای موازی بعد از کودکان شده بود موش آزمایشگاهی این دو نفر ! من فکر می کنم تاوان این فعالیت های خودسرانه این دو نفر می تونه تاوان سنگینی باشه !

بله ... دقیقا .. تاوانش هم مسلما سنگین باید میبود و به نظر من حتی در فصل سوم هم به اندازه کافی سنگین نیست.

اما والتر روش خودش رو به نظرم تغییر داد . روش والتر اون زمانی که برای آوردن پیتر استفاده کرد با روشی که تیم نجات رو باز هم برای آوردن پیتر راهی دنیای موازی کرد کاملا فرق داشت . ضمن اینکه حضور ناگهانی اون تیم و همسانان الیویا برام جالب بود ، اینکه یهو پیداشون شد !

در این باره ایراد زیاد وجود داره و فکر میکنم که این ایرادات در فصل بعدی تبدیل میشن به گافهای ماجرا ...
بازم فصل سوم رو ببینی متوجه میشی چی به چیه

[Parnian]

خب من هم رسیدم به تحلیل فصل دوم.
به نظر من هم فصل دوم جذابیت بیشتری داشت... شاید چون از صحنه های چندش آور و... تو این فصل کمتر بود.. شاید هم چون با کاراکترها بیشتر اشنا شدیم و یا شاید هم به گفته فرخ به این دلیل که ماجراهای فرعی بیشتر شدن. چون این ماجراهای فرعی به نظر من به جذابیت داستان کمک زیادی می کنن.

به هرحال اگرچه جذابیت این فصل بیشتر بود، اما در کل سریال خیلی جذابی نیست. حداقل برای من.
شاید به این دلیل که مسائلی مطرح میشه که بعد رها میشن و موضوعات پیوستگی زیادی با هم ندارن.
خیلی از ماجراها قابلیت پیگیری رو دارن اما دیگه اثری ازشون نمی بینیم.

به نظر من تا الان جذاب ترین اپیزود فرینج، اپیزود August بود. بار احساسی زیادی داشت و به سرانجامی هم رسید. ضمن اینکه Observer ها برام جالبن و یکی از انیگزه های من برای ادامه دادن این سریال، اینه که ببینم ایا ما چیز بیشتری در موردشون خواهیم دونست یا نه؟ دلیل علاقه اونها به سرنوشت انسانها چیه؟
چرا فقط نگهبان بعضی از انسانها هستن؟ چرا تعادل دنیا ها دست اونهاست؟

اپیزود پیتر رو هم من خیلی منتظرش بودم.. چون مسأله پیتر از فصل اول ذهن منو درگیر کرده بود و خوشحالم که حداقل این موضوع روشن شد. چرا پیتر تا این حد مهمه که یکی از Observer ها قوانین رو به خاطر نجات اون می شکنه و به والتر کمک می کنه؟

ماهیت والتر و ویلیام بل به خوبی نشون داده شد... اما کاملا موافقم که این دو نفر به مجازاتی که حقشون بوده نرسیدن.
تو اپیزود لاله های سفید (White Tulip) والتر به دنبال نشانه ای از بخشش خداونده و این بخشش رو دریافت می کنه... اگرچه از لحاظ احساسی واقعا فوق العاده است و یکی از صحنه ها و اپیزودهای مورد علاقه من تو فرینجه، اما وقتی بهش فکر می کنم واقعا منصفانه نیست!!

یکی از خوبی های فرینج اینه که به قول والتر ادم می تونه به غیر ممکن ها فکر کنه و ذهنش رو از اگرها و اما ها و قوانین فیزیکی رها کنه... تخیلش و به کار بندازه و اون وقت می تونه در قلمرو علم به خیلی چیزها برسه اما گاهی باید قوانین طبیعت و دست نخورده باقی گذاشت و مرزها رو حفظ کرد... چیزی که مرتب تو این سریال تأکید میشه.

[ehsanhidi]

سلام
من یه سوال برام پیش اومده :
اواخر فصل اول همکار مامور دانم ، آقای چارلی فرانسیس بعد از اینکه توسط فرد تغییر شکل دهنده کشته شد و به داخل مخزن آتش انداخته شد و در قسمتهای بعدش هم مامور دانم تغییر دهنده را کشت و حتی از شدت ناراحتی به قبرستان رفت و عذاب وجدان گرفته بود که همکارش را کشته ، چطور میشه که مجددا" سرو کله چارلی فرانسیس تو فصل دوم پیدا می شه و تو دفتر کار حاضره ؟؟؟

[ScarFace]

سلام
من یه سوال برام پیش اومده :
اواخر فصل اول همکار مامور دانم ، آقای چارلی فرانسیس بعد از اینکه توسط فرد تغییر شکل دهنده کشته شد و به داخل مخزن آتش انداخته شد و در قسمتهای بعدش هم مامور دانم تغییر دهنده را کشت و حتی از شدت ناراحتی به قبرستان رفت و عذاب وجدان گرفته بود که همکارش را کشته ، چطور میشه که مجددا" سرو کله چارلی فرانسیس تو فصل دوم پیدا می شه و تو دفتر کار حاضره ؟؟؟

سلام دوست عزیزم به انجمن خوش اومدید
سوالی که فرمودید این گونه جواب پیدا میکنه :دی
در میانه فصل 2 تهیه کننده گان این سریال در اقدامی عجیب بگم چی بگم :دی یه قسمت برای فصل 1 ساختند که چارلی فرانسیس هم توش حضور داشت
و این قست اصلا به روند داستان مربوط نمیشد!! میشه گفت یه آنتراک برای فرینج محسوب میشد.....
و حضور دوباره چارلی در سریال بود !!!

[Parnian]

سلام
من یه سوال برام پیش اومده :
اواخر فصل اول همکار مامور دانم ، آقای چارلی فرانسیس بعد از اینکه توسط فرد تغییر شکل دهنده کشته شد و به داخل مخزن آتش انداخته شد و در قسمتهای بعدش هم مامور دانم تغییر دهنده را کشت و حتی از شدت ناراحتی به قبرستان رفت و عذاب وجدان گرفته بود که همکارش را کشته ، چطور میشه که مجددا" سرو کله چارلی فرانسیس تو فصل دوم پیدا می شه و تو دفتر کار حاضره ؟؟؟

سلام دوست عزیز.
راستش این اپیزود همون اولش هم نوشته: اپیزود 21 ویژه فصل اول
اینکه چرا اونو بین فصل دوم گذاشتن رو نگفتن، اما در واقع مربوط به فصل اوله!