LinkBack URL
About LinkBacks
ساخت مجموعه های تاریخی باید که علاوه بر جذابیت بصری از دل روایتی صحیح برآمده باشد تا بتواند بیننده را با خود همراه سازد . گاهاً دیده شده است که فیلمساز برای همراه سازی مخاطب تاریخ را تحریف نموده و داستان را به گونه ای دلخواه روایت می کند و از قضا پاسخ مثبت نیز از سوی مخاطب خویش دریافت می نماید ، این بیشتر مربوط به افسانه ها و داستانهای تاریخی می باشد که عامه مخاطبین از سَر و سِر آن آگاه نمی باشند که البته در همین موارد نیز تحریف تاریخ ، عملی خطا است و تأئید شده نمی باشد اما اگر جذب مخاطب را تنها عامل این کار بدانیم باید گفت دستکاری تاریخ تا حدودی قابل قبول و مورد اغماض خواهد بود .
مختارنامه و داستان مورد روایت آن داستانی است که تحریف آن کار بسیار مشکلی است زیرا اگرچه عامه مردم از مختار و قیامش فقط روایتی شفاهی را از منابر و مراثی خوانان شنیده اند اما اقلیت قابل اعتنایی نیز روایت قیام مختار را به استناد تاریخ مکتوب قرائت کرده اند ضمن اینکه شخصیت مختار گره خورده با شخصیتهای بزرگ دیگری است که تاریخ برای هر کدام از آنها اتو بیوگرافی مشخصی را در خود جای داده است . به طور مثال برخی از شخصیتها را نمی توان از قیام مختار حذف نمود و بدون معرفی مختار نمی توان به قیام عاشورا اشاره ای داشت .
مختار یکی از معدود شخصیتهایی است که روایتهای گوناگونی از وی در دل تاریخ نهفته شده است که اکثریت روایتها موجود بعد از مرگ مختار به دست مخالفان وی ساخته و پرداخته شده است . میر باقری کار سختی را برای انتخاب روایت اقرب به واقعیت در مورد مختار بن ابو عبید مسعود ثقفی داشته است و چه نیکو که همچون همیشه از پس این کار خوب برآمده است برای دریافت لایه های تاریخی این داستان از سوی مخاطب میر باقری فقط به روایت تصویری و کلامی بسنده نکرده است و با استفاده از شخصیت پردازی برای تک تک کارکترهای مؤثر سعی در تفهیم تاریخ ماندگار و البته بدون تحریف کرده است .
به عنوان مثال شخصیت کیان (کیسان) که به گفته خود (نقل به مضمون از مجموعه مختارنامه) مختار را همچون منجی موعود می داند ، در ماجرای جنگ امام حسن و معاویه به گلایه از امام پرداخت و صلح وی را اشتباه خواند و تنها هنگامی صلح را پذیرفت که مختار بر صلح حسنی صحه نهاد ، دوم اینکه در هنگامه دعوت کوفیان از مسلم باز هم حمایت خویش را منوط به تأئید مختار دانست و وی را منجی موعود خواند ، میر باقری با این شخصیت پردازی در خصوص کیان گام به گام به جلو رفته تا مخاطب در هنگامه قیام مختار پس از عاشورا بیعت کیان با محمد بن حنیفیه به عنوان امام سوم را باور نماید .
یا شخصیت سلیمان صرد خرایی که بی بصیرتی وی منجر به شکست قیام مسلم در کوفه شد، نیز به خوبی به عنوان یک مرد مردد که خود قادر به تصمیم گیری نمی باشد نشان داده شده است . به خاط بیاوریدسخنان وی را هنگامی که ضعمای قوم شیعه در منزل سلیمان برای دعوت از حسین جمع شده بودند وی در آنجا نیز از عدم یاری رساندن به حسن بن علی اظهار ندامت می کرد و سعی داشت این بار جبران مافات کند ولی تردید مجدد وی در یاری رساندن به مسلم بن عقیل و عدم حضور وی در کربلا و قیام حسین دوباره مؤید بی بصیرتی وی می شود که سرانجامش به قیام توابین منجر و این قیام نیز شکست می خورد .
اما شخصیت خود مختار که مردی سیاس و مصلحت اندیش بود وی پا در میدان نمی گذاشت مگر در میدانی که برد را از پیش تعیین شده می دانست . وی همراه علی (ع) در جگنها شرکت داشت به خاطر عشق و ارادت به وی بدون چون و چرا اوامر علی را اجرا می نمود . اما پس از علی شیعیان نیز مانند امت مسلمان پس از نبی چندین پاره شدند و مختار نیز از این قائله مستثنی نماند . و همین نکته نیز بسیار خوب در پردازش شخصیت مختار به کار برده شده است. نگارند ه به یقین اعتقاد دارد که بیننده در هنگامی که مختار خود را تسلیم سپاه عبیدالله بن زیاد می نماید بی درنگ کار مختار را غلط دانسته و مختار را پیروز نبرد و جنگ با سپاه قلیل عبید الله می داند . میر باقری از مختار اسطوره نساخته بلکه فقط مختار ساخته و همین زیباست .
نکته قابل اشاره دیگر طراحی جنگهای این مجموعه می باشد که به صورت مجزا صورت گرفت است . جنگ مسلم و دسته شرطه های کوفه یکی از آن جنگها و صحنه های تاریخی ماندگار سینما و تلویزیون ایرن است ، ضمن اینکه ما برای اولین بار اهل بیت و نزدیکان به ایشان را در واقعه عاشورا خوار ذلیل نمی بینیم ، مسلم تا زمانی که شمشیر در دست دارد از نبرد نمی ایستاد و دسترسی به وی کاری غیر ممکن می نماید و میر باقری چه خوب و باور پذیر پهلوان پروی کرده است .
در روزگاری که افسانه تروی و جنگاوری وی میلیونها بیننده دارد تماشای دلاوریهای مسلم نیز همچنان لذت بخش است .
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)